عضو شوید



:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



ممنون که جواب خوبیامو دادی!

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان  دل شکسته منو آدرسhttp://bahambash.loxblog.com/  لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 29
بازدید ماه : 149
بازدید کل : 14940
تعداد مطالب : 53
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


آمار مطالب

:: کل مطالب : 53
:: کل نظرات : 3

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 1
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 29
:: بازدید ماه : 149
:: بازدید سال : 785
:: بازدید کلی : 14940

RSS

Powered By
loxblog.Com

کاش می شد زندگی را از سر نوشت زندگی راگونه ای دیگرنوشت

ساده باش ...با اینکه...
دو شنبه 8 تير 1394 ساعت 11:41 بعد از ظهر | بازدید : 188 | نوشته ‌شده به دست sahand | ( نظرات )

 می دانی..؟
آدم های ِ ساده..
ساده هم عاشق می شوند..
ساده صبوری می کنند..
ساده عشق می وَرزَند..
ساده می مانند..
اما سَخت دِل می کنند..
آن وقت که دل ِ می کنند..
جان می دَهند..
سخت میشکنند..
سخت فراموش میکنند..
آدم های ِ ساده…..



یک بار دیگر مرا آتش زد…یک شب دیگر مرا سوزاند…
در جواب پر پر زدنم فقط گفت :
من میرم …د ؛
به پای عمر !
و چه عذابی میکشد ،
کسی که هم عمرش تلف میشود ؛
هم احساسش ……..



همیشه ساده بودم...
ساده سلام کردم..
ساده دل دادم...
ساده محبت کردم...
ساده باور کردم...
ساده چشم گفتم...
ساده وابسته شدم...
اما سخت دلم را شکستند!
خیلی سخت...!!!

به سختی پاک می شوی!


دارم از تو حرف میزنم...
اما روحت هم از نوشته هایم خبر ندارد...
ایرادی ندارد یاد تو...
به نوشته هایم رنگ میدهد...
شاید دیگری بخواند و آرام گیرد ذهن پریشانش...



بی پناهی یعنی زیر آوار کسی بمانی که قرار بود تکیه گاهت باشد


تو را مثل قانون کسی رعایت نمیکند!چرا غمگینی دلم؟تو را برای شکستن سرشته اند...



حکایت عجیبی دارد این “اشک”
کافیست حروفش را به هم بریزی تا برسی به “کاش” !


روزی خواهد آمد که دردم را بفهمی
روزی که دیگر هیچ دردی را نمی فهمم !



و چه زیبا گفت فروغ :
تنها صداست که میماند و امان از صدای او که ابدی شد در گوش من !



نـــه نمیــــدانــــی!
هیـــــچ کـــس نمـی دانــــد
پشتــــــــ ایـن چهــــره ی آرام،
در دلــــــــــم چــه مـی گـذرد!
نـــه نمیــــدانــــی!
هیـــــچ کـــس نمـی دانــــد
ایـــن آرامــش ظــاهــر و ایــن دل نــا آرام
چقــــدر خستـــــــه ام میـــکنــد…!


ناراحت نباش رفیق
تو فقط تنها نیستی
ما یک جماعتیم که تنهاییم
آمدیم یکدیگر را از تنهایی در بیاریم
یکدیگر را تنهاتر کردیم

یکی به جرم تفاوت تنهاست و یکی به جرم تنهایی متفاوت …

زندگی رقص واژگان است …


چه رسم جالبی است !!!
محبتت را میگذارند پای احتیاجت …
صداقتت را میگذارند پای سادگیت …
سکوتت را میگذارند پای نفهمیت …
نگرانیت را میگذارند پای تنهاییت …
و وفاداریت را پای بی کسیت …
و آنقدر تکرار میکنند که خودت باورت میشود که تنهایی و بیکس و محتاج !!! 




:: برچسب‌ها: نمیدانم چرا , ولی حسی دارم ه فر مین , هیچکس , تجربه نره , مگه , گه من کیم؟ ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ساده...
دو شنبه 8 تير 1394 ساعت 11:40 بعد از ظهر | بازدید : 183 | نوشته ‌شده به دست sahand | ( نظرات )

 آدم های ساده رو دوست دارم ،

همان ها که بدی هیچ کس رو باور ندارند ،
همان ها که برای همه لبخند دارند ..
همان ها که همیشه هستند ،
برای همه هستند ..

آدم های ساده را باید 
مثل یک تابلوی نقاشی ساعت ها تماشا کرد ..
عمرشان کوتاه است ..!

بس که هر کسی از راه می رسد یا از آنها سوء استفاده می کند 
یا زمینشان می زند 
و یا درس ساده نبودن بهشان می دهد ..

آدم های ساده را دوست دارم ،
بوی ناب آدم می دهند ..



:: برچسب‌ها: هیچچچچچچچچچچچچچچچ ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
آی زندگی آی زندگی........ هه
دو شنبه 8 تير 1394 ساعت 11:26 بعد از ظهر | بازدید : 290 | نوشته ‌شده به دست sahand | ( نظرات )

   

 

 

 

                                                                             

                                                                                     زندگی یک چمدان است که می آوریش

بار و بندیل سبک می کنی و می بریش

خودکشی،مرگ قشنگی که به آن دل بستم

دسته کم هر دو سه شب سیر به فکرش هستم

گاه و بیگاه پُر از پنجره های خطرم

به سَرم می زند این مرتبه حتما بپرم

گاه و بیگاه شقیقه ست و تفنگی که منم

قرص ماهی که تو باشی و پلنگی که منم

چمدان دست تو و ترس به چشمان من است

این غم انگیزترین حالت غمگین شدن است

قبل رفتن دو سه خط فحش بده،داد بکش

هی تکانم بده،نفرین کن و فریاد بکش

قبل رفتن بگذار از تهِ دل آه شوم

طوری از ریشه بکش ارّه که کوتاه شوم

مثل سیگار،خطرناک ترین دودم باش

شعله آغوش کنم حضرت نمرودم باش

مثل سیگار بگیرانم و خاکستر کن

هر چه با من همه کردند از آن بدتر کن

مثل سیگار تمامم کن و ترکم کن باز

مثل سیگار تمامم کن و دورم انداز

من خرابم بنشین،زحمت آوار نکش

نفست باز گرفت،این همه سیگار نکش

آن به هر لحظه ی تب دار تو پیوند، منم

آنقدر داغ به جانم ،که دماوند منم

توله گرگی ،که در اندیشه ی شریانِ منی

کاسه خونی،جگری سوخته مهمان منی

چَشم بادام،دهان پسته،زبان شیر و شکر

جام معجونِ مجسم شده این گرگ پدر

تا مرا می نگرد قافیه را می بازم

 بازی منتهی العافیه را می بازم...

مظهر جانِ پلنگم که به ماهی بندم

و به جز ماه دل از عالم و آدم کندم

ماهِ بیرون زده از کنگره ی پیرهنم

نکند خیز برم پنجه به خالی بزنم

خنده های نمکینت،تب دریاچه ی قم

بغض هایت رقمی سردتر از قرنِ اتم

قصه های کهن از چشم تو آغاز شدند

شاعران با لب تو قافیه پرداز شدند

من تو را دیدم و آرام به خاک افتادم

و از آن روز که در بندِ توام آزادم

چشممان خورد به هم،صاعقه زد پلکم سوخت

سَرم انگار به جوش آمد و مغزم پوسید

سرطانی شدم و مرگ لبم را بوسید

دوزخِ نی شدم و شعله دواندم به تنت

شعله پوشیدم و مشغولِ پدر سوختنت

به خودم آمدم انگار تویی در من بود

این کمی بیشتر از دل به کسی بستن بود

پیش چشم همه از خویش یَلی ساخته ام

پیش چشمان تو اما سپر انداخته ام

ناگهان دشنه به پشت آمد و تا بیخ نشست

ماه من روی گرفت و سر مریخ نشست

آس ِ در مشتِ مرا لاشخوران قاپ زدند

کرکسان قاعده را از همه بهتر بلدند

چایِ داغی که دلم بود به دستت دادم

آنقدر سرد شدم،از دهنت افتادم

و زمینی که قسم خورد شکستم بدهد

و زمان چَنبره زد کار به دستم بدهد

تو نباشی من از آینده ی خود پیرترم

از خر زخمیِ ابلیس زمین گیر ترم

تو نباشی من از اعماق غرورم دورم

زیر بی رحم ترین زاویه ی ساطورم

تو نباشی من و این پنجره ها هم زردیم

شاید آخر سر ِ پاییز توافق کردیم

هر کسی شعله شد و داغ به جانم زد و رفت

من تو را دو... دهنه روی دهانم زد و رفت

همه شهر مهیاست مبادا که تو را

آتش معرکه بالاست مبادا که تو را

این جماعت همه گرگند مبادا که تو را

پی یک شام بزرگند مبادا که تو را

دانه و دام زیاد است مبادا که تو را

مرد بد نام زیاد است مبادا که تو را

پشت دیوار نشسته اند مبادا که تو را

نا نجیبان همه هستند مبادا که تو را

تا مبادا که تورا باز مبادا که تو را

پرده بر پنجره انداز مبادا که تو را

دل به دریا زده ای پهنه سراب است نرو

برف و کولاک زده راه خراب است نرو

بی تو من با بدن لخت خیابان چه کنم

با غم انگیزترین حالت تهران چه کنم

بی تو پتیاره ی پاییز مرا می شکند

این شب وسوسه انگیز مرا می شکند

بی تو بی کار و کسم وسعت پشتم خالیست

گل تو باشی من مفلوک دو مشتم خالیست

بی تو تقویم پر از جمعه بی حوصله هاست

و جهان مادر آبستن خط فاصله هاست

پسری خیر ندیدهَ م که دگر شک دارم

بعد از این هم به دعاهای پدر شک دارم

می پرم ،دلهره کافیست خدایا تو ببخش

 خودکشی دست خودم نیست، خدایا تو ببخش...

 



:: برچسب‌ها: دلم , نوشته , اشکی , نمینوشت , اما , نمیتونه , دیگه , بخونه , فقط , نفس , میی کشه ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
دانلود اهنگ زیبای علیرضا روزگار بنام کاشی
شنبه 6 تير 1394 ساعت 1:46 قبل از ظهر | بازدید : 168 | نوشته ‌شده به دست sahand | ( نظرات )

 برای دانلود آهنگ به ادامه مطلب مراجعه کنید …



:: برچسب‌ها: اهنگ زیبای علیرضا روزگار بنا کاشکی , کاشی , اهنگ زیبا , اهنگ جدید ,
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
:: ادامه مطلب ...

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 14 صفحه بعد